کتاب منسفیلد پارک اثر جین آستین ترجمه رضا رضایی نشر نی در بانک کتاب موجود است, جهت خرید آنلاین کتاب به سایت بانک کتاب ایرانیان مراجعه کنید.
اگر قرار باشد یک خصوصیت را در آدمیزاد نام ببریم که واقعاً
شگفت‌انگیز‌تر از هر خصوصیت دیگری باشد، به نظر من همان حافظه و خاطره است.
قدرت‌ها، ضعف‌ها و نابرابری‌های حافظه از هر چیز دیگری در ما غیر قابل
درک‌تر است. حافظه گاهی خیلی قدرتمند است، فوری به سراغ آدم می‌آید، گوش به
فرمان است... گاهی گیج و سرگشته، و خیلی ضعیف... در مواقعی هم خودسر و
غیرقابل مهار! ... ما آدم‌ها از هر لحاظ معجزه خلقتیم... اما قوه یادآوری و
فراموشی، دیگر واقعاً غیر قابل درک است
مشورت کردن با دوستان و مشاوران
بی غرض صد ترجیح دارد به اینکه آدم برود کارها را بسپارد به آدمی حرفه ای
که فقط به فکر پول گرفتن است.
آدم اگر کمی تردید داشته باشد، طرف مشورتش می تواند در هر لحظه ی نامناسبی او را به جایی بکشاند که بعدا باعث پشیمانی بشود
فقر و نداری چیزی نیست که من موافقش باشم. اما شرافت با زندگی متوسط در حالتی که اوضاع مادی معمولی باشد چیزی است که من طالبش هستم.
با کمی محرومیت و محدودیت، هر رفاه و آرامشی دو برابر جلوه می کند
«فانی»
دختر زیبا امّا مریض احوالی است که در خانواده‌ای فقیر زندگی می‌کند و
مادرش او را به خواهر خود که با سِر «توماس برترام»، مالک «منسفیلد پارک»
ازدواج کرده می‌سپارد.
خاله و پسرخاله‌اش «تام» و دختر خاله‌هایش
«ماریا» و «جولیا» با او رفتار درستی ندارند. در این میان «ادموند»، برادر
کوچک‌تر آن‌ها اما با «فانی» دوست است و نهایتا ازدواج آن‌ها و شخصیت
منحصر به فرد «فانی» باعث می‌شود او را به عنوان بانوی «منسفیلد پارک»
بپذیرند و سرانجام او را به عنوان تکیه‌گاه اصلی و ضروری خانواده ساکن
«منسفیلد» عزیز دارند.
این رمان درجه یک با شخصیت پردازی قوی و
بی‌نظیرش، سرگذشت پرفراز و نشیب این دختر حساس، خوش‌قلب، محجوب که شاهد
ماجراها، دسیسه‌ها و عشق های آدم‌های دور و بر است و در گرداب حوادث،
احساسات خود را مهار می‌کند را روایت می‌کند و این در حالیست که پس از
آفتابی‌شدن ماجرایی خیانتکارانه، نظم و آرامش رخت بر می‌بندد و اتفاق‌های
غیرمنتظره او را به کام خود می‌کشد، اما او همچنان بر فضیلت‌های خود
پافشاری می‌کند و همین فضیلت‌ها نیروی موفقیت وی در داستان می‌شوند.
دنیای
جین آستین به دور از دغدغه های امروزی، پر است از داستانهای شیرین عشقیِ
دوشیزگان زیبا و نجیب، مردان آراسته و با وقار و آداب معاشرت خانواده های
اشرافی انگلیس، ارزش هایی که دیگر از بین رفته اند.
او در این رمان اوج هنر طنز خود را به نمایش گذاشته است.